دانلود رمان من میمنت تیمورم از سمیرا حسن زاده با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
من سیاوشم. سیاوشی که ازش تیمور ساختند… تیموری که وحشی نامیدند… تیموری که عزیزانم خنجر زدن بهم… تیموری که اطرافیانم مرا از خود طرد کردند… مرا تبدیل به یک لاشی بی همه چیز کردند… کاری کردند که شراب بشود درد درمانم… امّا من از یکی بیشتر از هرکسی کینه به دل دارم… او هم میمنت است… دختری که روزی عشقم بود… دختری که داغ نبودنش را بر دلم گذاشت… دختری که مثل همه مرا از خود راند… امّا ورق برگشت...
خلاصه رمان من میمنت تیمورم
-چی فکر کردی با خودت! قدم به قدم نزدیکم می شود و به همان تعداد من عقب می روم. با هر قدمش رعب و وحشتم بیشتر می شود. – فکر کردی من از اونا شم نفس های عصبیاش عمیق تر می شود: -فکر کردی پپه ام! یا فکر کردی هالو گیر آوردی! به دیوار می چسبم.- فکر کردی می تونی سرم شیره بمالی! فکر کردی می تونی با غیرتم بازی کنی و منم صدام در نمیاد! سینه به سینه ام می چسبد…
دستانش با کمی فاصله از سرم روی دیوار می نشیند. چشمانش از شدت فشار عصبی سرخ و رگ پیشانی اش ورم می کند. ترسناک شده است و قلبم از حالت طبیعی خود در می آید! می توپد: – فکر کردی من اجازه ی اینو میدم که غلط اضافی بکنی! نعره میزند و دستانم روی گوشهایم می نشیند و چشمانم را می بندم: – باخودت چی فکر کردی! دستش مشت می شود و با فاصله کنار سرم روی دیوار می نشیند…