دانلود رمان این روزها pdf به قلم م. بهارلویی

دانلود رمان این روزها pdf به قلم م. بهارلویی pdf بدون سانسور

دانلود رمان این روزها از م. بهارلویی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

موضوع رمان :

این رمان داستان زندگی دختر نوجوانی است که در خانواده ای متوسط زندگی می کند و یک خواهر و برادر دانشجو دارد. سال آخر مدرسه درس می خواند و چون وضع مالی خوبی ندارند، قصد دارد به جای دادن کنکور و رفتن به دانشگاه به آموزشگاه کامپیوتر برود و بعد از گرفتن مدرک، وارد بازار کار بشود.  دختر دو دوست صمیمی به اسم ترانه و زهره دارد که باهم دوران شاد نوجوانی را سپری می کنند، تا اینکه با پسر همسایه شان نامزد می‌کند و دست سرنوشت مسیر زندگی اش را تغییر می دهد.

خلاصه رمان این روزها

کمی شیشه را پایین کشیدم و با این کار باد سرد اواسط اسفند ماه خواب را از چشمم دور کرد. نم نم باران زمین را خیس کرده بود. نگاهم به لامپ های رخشان میان درختان بود. گفت: تا حالا هم سفری به خوبی تو نداشتم، از اول مسیر تا آخرش همه اش خر و پف می کردی. خمیازه ای کشیدن و گفتم: دروغ نگو من خروپف نمی کنم. مقابل هتلی نگه داشت و پیاده شدیم. صدای دریا از فاصله ی دور شنیده می شد. صورتم را رو به آسمان کردم تا تا نم نم باران بر چهره ان بنشیند.

چمدان من و ساک کوچک خود را در آورد و وارد هتل شدیم. دهانم باز ماند، من تا به حال هتل نرفته بودم، بفرما الهه خانم این هم از مزایای وصلت با پولدارها! جلوی رزوشن ایستاد و شناسنامه خود را در آورد و به من اشاره کرد که شناسنامه ام را بدهم. گفت: من افروز هستم دو روز پیش سوئیتی رو تلفنی رزرو کرده بودم. گره در ابروانم افتاد، پس همه چیز نقشه قبلی بوده! مرد گفت: سلام آقای افروز، سوئیت شما طبقه ی پنجم شماره ی پانصد و چهار یکی از بهترین هاست، یکی از پنجره هاش رو به دریا و دیگریش رو به جنگل باز می شه.

سیاوش گفت: از قیمتش معلومه. مرد گفت: قیمت در مقابل ویوش چیزی نیست. سیاوش گفت: اگه قول بدیم که نزدیک پنجره نشیم کمتر نمی کنید. مرد برای لحطخ ای مات به او نگریست و بعد گفت: البته اتاق هایی با قیمت های… خنده ی سیاوش باعث شد که بفهمد شوخی کرده است و لبخندی زد. بیچاره او هم مانند ما مجبور است شبانه روز به ارباب رجوع لبخند بزند. اگر مقررات نبود حتما به جای لبخند مشتی تحویل سیاوش می داد که دندان هایش در دهانش نماند. مردی جلو آمد و چمدان و ساک سیاوش را گرفته و گفت…

دانلود رمان این روزها pdf به قلم م. بهارلویی pdf بدون سانسور

  • اشتراک گذاری
  • 30 نوامبر 2024
  • 17:30
  • adminnovel
https://novel-download.ir/?p=226
لینک کوتاه مطلب:
موضوعات
درباره سایت
دانلود رمان
بهترین سایت رمان
آرشیو سایت
ابر برچسب ها
دانلود رمان های کیانا بهمن زاد دانلود رمان های سمیرا حسن زاده دانلود رمان های نرگس نعمت زاده دانلود رمان های نیلوفر قائمی فر دانلود رمان های محیا داوودی دانلود رمان های کورا ریلی دانلود رمان های پنلوپه اسکای دانلود رمان های سرو روحی دانلود رمان های کوثر شاهینی فر دانلود رمان رویای بنفش pdf به قلم محدثه اسکندری و ستاره مرعشی pdf دانلود رمان های محدثه اسکندری و ستاره مرعشی دانلود رمان جنون دلبستگی (جلد دوم) pdf به قلم دنیل لوری pdf دانلود رمان دلبر استاد pdf به قلم محیا داوودی pdf دانلود رمان حوالی حوا pdf به قلم زهره خواجه پور pdf دانلود رمان های آرزو نامداری دانلود رمان زهار pdf به قلم آرزو نامداری pdf دانلود رمان های جیمن ایو دانلود رمان طرد شده (جلد اول) pdf به قلم جیمن ایو pdf دانلود رمان های الهام فتحی دانلود رمان پیشنهاد یک سال زندگی pdf به قلم الهام فتحی pdf دانلود رمان بهت اصلا نمیاد pdf به قلم م_ بهارلویی pdf دانلود رمان های م_ بهارلویی دانلود رمان های شایسته نظری دانلود رمان های زهره خواجه پور دانلود رمان جدال عشق و غیرت (جلد دوم) pdf به قلم شایسته نظری pdf
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " دانلود رمان " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.